اگه نیمه گمشدتو پیدا نکردی مهم نیست!
روزی پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونید چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
نظرات شما عزیزان:
چندشم میشود از لکه انگشت دروغ
آنکه میگفت که احساس مرا میفهمد
کو؟کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت.....
خیلی عالی بود....
پاسخ:آبجی جونم با افتخار لینکیدمت!
Power By:
LoxBlog.Com |